1 یک هویت اول و آخر بود آن حقیقت باطن و ظاهر بود
2 ظاهر و باطن یکی گوید مدام در هویت هر که او ناظر بود
1 جمله آئینه یک حدید بود خواه عتیق است و خواه جدید است
2 آینه روشن است نزدیک آی کور ازین رمز ما بعید بود
1 نفس ناقص بخیل خواهد بود در سخاوت دخیل خواهد بود
2 گر توکل کند دوا یابد ورنه دائم علیل خواهد بود
1 همه عامل یکی بود موجود در همه می نماید آن مقصود
2 گفتهٔ سیّدم به جان بشنو دولتت باد و عاقبت محمود
1 هر چه بوده است و هر چه خواهد بود به همه کس خدا عطا فرمود
2 قابلیت چنانکه او بخشید هر یکی یافتند آن مقصود
1 هر چه در غیب و در شهادت بود همه ایثار بندگان فرمود
2 حسن اسما و هم جمال و صفات در چنین آینه به ما بنمود
1 حق تعالی دری به ما بگشود نقد آن گنج را به ما بنمود
2 نقد گنج خزانهٔ جودش به کرم او نثار ما فرمود
1 نور دین این سخن چنین فرمود نعمتاللّه را به ما بنمود
2 ما خراباتیان سر مستیم می و میخانه را به ما پیمود
1 در هزاران یکی چو بنماید در هزاران یکی پدید آمد
2 در همه آینه یکی بینی پرده از چشم تو چو بگشاید
1 در عین تو او چو خود نماید حالی به صفات تو بر آید
2 گر نیک و بد است از تو بر تست آن نور ترا به تو نماید