یک هویت اول از شاه نعمتالله ولی دوبیتی 121
1. یک هویت اول و آخر بود
آن حقیقت باطن و ظاهر بود
...
1. یک هویت اول و آخر بود
آن حقیقت باطن و ظاهر بود
...
1. جمله آئینه یک حدید بود
خواه عتیق است و خواه جدید است
...
1. نفس ناقص بخیل خواهد بود
در سخاوت دخیل خواهد بود
...
1. همه عامل یکی بود موجود
در همه می نماید آن مقصود
...
1. هر چه بوده است و هر چه خواهد بود
به همه کس خدا عطا فرمود
...
1. هر چه در غیب و در شهادت بود
همه ایثار بندگان فرمود
...
1. حق تعالی دری به ما بگشود
نقد آن گنج را به ما بنمود
...
1. نور دین این سخن چنین فرمود
نعمتاللّه را به ما بنمود
...
1. در هزاران یکی چو بنماید
در هزاران یکی پدید آمد
...
1. در عین تو او چو خود نماید
حالی به صفات تو بر آید
...
1. به هر صورت که ما را رو نماید
ببین تا نور چشمت را فزاید
...
1. در جملهٔ مرتبه بر آید
در مرتبه ها همه نماید
...