1 به تعیُن اگرچه اشخاصند به حقیقت نه عام و نه خاصند
2 همه همدرد همدگر باشند هر چه باشد به پای هم باشند
3 هر که همدرد دردمندان نیست گوئیا از شمار ایشان نیست
4 درد دل دارم و دوا این است درد می نوشم و شفا این است
1 گرنه ای باطل بیا و حق پرست از مقید بگذر و مطلق پرست
2 حق وجود است و یکی می دانمش گر چه باطل را عدم می خوانمش
3 چون یکی اندر یکی باشد یکی در وجود آن یکی نبود شکی
4 یک وجود است و کمالش بی شمار در دو عالم آن یکی را می شمار
1 عین ما از حب ذاتی فیض یافت لاجرم از علم سوی عین یافت
2 عین اول صورت الله شد ز آفتاب حضرتش چون ماه شد
3 اسم اعظم جامع ذات و صفات روح اعظم پادشاه کاینات
4 عقل کل روح محمد خوانمش صورت آن عین اول دانمش
1 با تو گویم نکته ای در نقطه ای وصف نقطه می کنم در نکته ای
2 از سه نقطه یک الف ظاهر شده در حروف آن یک الف ناظر شده
3 نقطهٔ ذاتست اصل این عدد در عدد نبود احد باشد احد
4 عقل اول نقطهٔ آخر بود نقطه ها باطن الف ظاهر بود
1 اولا توحید کلی آن اوست کل کلیّات در فرمان اوست
2 آنگهی ابلاغ جامع یافته در همه مصنوع صانع یافته
3 کون جامع مظهر ذات صفات سایهٔ حق آفتاب کائنات
4 وجهی از امکان و وجهی از وجوب در شهادت آمد ازغیب الغیوب
1 عدد از واحد آشکارا شد واحدی در عدد هویدا شد
2 کثرت و وحدتست در هر باب مجملا و مفصلا دریاب
3 کثرتش چون حباب دان دایم وحدتش بحر و این به آن قایم
4 وحدت و کثرت اعتباری دان نسخهٔ عقل را چنین می خوان
1 ز ذوق خود تو را آگاه کردم بهانه آفتاب و ماه کردم
2 دوئی بگذار تا باشی یگانه مراد ما یکی دیگر بهانه
3 درآ در حلقهٔ رندان سرمست تو را گر میل ذوق عارفانست
4 فنا شو تا بقا یابی ز باقی سبو می کش که یابی لطف ساقی
1 صورت ما پرده دار او بود معنی ما حاجت نیکو بود
2 سینهٔ ما مخزن اسرار او دیدهٔ ما منظر انوار او
3 هر چه ما داریم ملک او بود مالک و ملکش همه نیکو بود
4 ملک او مائیم و ملک ماست اوست گر ملک جوئی درین ملکش بجو
1 صوت نائی بشنو از آواز نی تا تو را رهبر شود ای نیک پی
2 راز نائی می کند نی آشکار این سخن از نعمت الله یاد دار
3 می زنندش نی به آواز حزین دردمند زار می نالد چنین
4 از حبیب الله کلام حق شنو زین مقید سر آن مطلق شنو
1 ساقی مستیم و جام می به دست می خورند از جام ما رندان مست
2 ملک میخانه سبیل ما بود آید اینجا هر که او ما را بود
3 هر کجا رندیست ما را محرم است هرکجا جامیست با ما همدم است
4 صورت او مظهر معنی ماست این و آن دو شاهد دعوی ماست