صنع خدا نگر که به از شاه نعمتالله ولی قطعه 73
1. صنع خدا نگر که به حکمت چگونه ساخت
چشمت به هفت پرده و سه آب در نظر
1. صنع خدا نگر که به حکمت چگونه ساخت
چشمت به هفت پرده و سه آب در نظر
1. در حقیقت یکی عدد نبود
گر شماری یکی هزار هزار
1. چون جمالش صد هزاران روی داشت
بود در هر ذره دیداری دگر
1. جام گیتی نما به دست آر
صفت و ذات بین و اسم نگر
1. گرد ملک عدم چه میگردی
تختگاه مرا به دست آور
1. التفاتی به غیر او نکنی
گر چه باشد بهشت و حور و قصور
1. ای که گویی فقیر مسکین مرد
اعتباری ز مرگ خود می گیر
1. بار او می کش و خوشی می رو
ناز او می کش و خوشی می ناز
1. خلق حسن باشدش هر که حسینی بود
هر که حسینی بود خلق حسن باشدش
1. بنمود جمال او به خوابم
گفتم باشد مگر جمالش
1. ساقی اگر باده از آن خم دهد
خرقهٔ صوفی ببرد می فروش
1. همه عالم چو سایه سجده کنان
اوفتاده به خاک درگاهش