شکر گویم که توبه از شاه نعمتالله ولی غزل 1075
1. شکر گویم که توبه بشکستم
وز غم ننگ و نام وارستم
...
1. شکر گویم که توبه بشکستم
وز غم ننگ و نام وارستم
...
1. در خرابات عشق سرمستم
از ازل بود تا ابد هستم
...
1. مدتی در به در به جان گشتم
گرد میخانهٔ جهان گشتم
...
1. ز نور روی او تابنده گشتم
امیر و سیدم تابنده گشتم
...
1. آتش عشقش خوشی افروختم
نام و ننگ و نیک و بد را سوختم
...
1. مست می ملامتم نیست سر سلامتم
نیست سر سلامتم مست می ملامتم
...
1. من رند خراباتم ایمن ز کراماتم
در گوشهٔ میخانه دائم به مناجاتم
...
1. من به خدا که از خدا غیر خدا نمی خوهم
درد دلم دوا بود از تو دوا نمی خوهم
...
1. بگذر ز وجود و ز عدم هم
بگذر ز حدوث وز قدم هم
...
1. غیر او با او نگنجد در دلم
مشکل این حل و حل مشکلم
...
1. آفتابست و سایه بان عالم
به مثل او چنین چنان عالم
...
1. گدای عشقم و سلطان عالم
غلام خاتم و خاقان عالم
...