نور چشم با به چشم از شاه نعمتالله ولی غزل 812
1. نور چشم با به چشم ما نگر
عین ما در جو و در دریا نگر
...
1. نور چشم با به چشم ما نگر
عین ما در جو و در دریا نگر
...
1. قطره قطره جمع کن دریا نگر
آب را می نوش و ذوق ما نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
نور او در دیدهٔ بینا نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
عین ما می بین و در دریا نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
نور او در دیدهٔ بینا نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
یک حقیقت در همه اشیا نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
ذوق اگر داری درین دریا نگر
...
1. یک نظر در چشم مست ما نگر
عین ما در عین این دریا نگر
...
1. آینه بستان جمال او نگر
هر چه بینی از کمال او نگر
...
1. نظری کن در آن جمال نگر
حسن او بین و در کمال نگر
...
1. هر چه می بینی همه مطلق نگر
خلق را بگذار و جمله حق نگر
...
1. صورت و معنی و جام جم نگر
نعمت والله را با هم نگر
...