غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

1574 اثر از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه شاه نعمت‌الله ولی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 56 از این مجموعه هستید.

آن لحظه که جان در از شاه نعمت‌الله ولی غزل 658

1. آن لحظه که جان در تتق غیب نهان بود
در دیدهٔ ما نقش خیال تو عیان بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یک دم بی می نمی توان از شاه نعمت‌الله ولی غزل 659

1. یک دم بی می نمی توان بود
بی می خود حی نمی توان بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نقش غیری محال خواهد از شاه نعمت‌الله ولی غزل 660

1. نقش غیری محال خواهد بود
چه محال و خیال خواهد بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گر یکی در هزار خواهد از شاه نعمت‌الله ولی غزل 661

1. گر یکی در هزار خواهد بود
که مرا یار غار خواهد بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خواجه آنجا فقیر از شاه نعمت‌الله ولی غزل 662

1. خواجه آنجا فقیر خواهد بود
بنده آنجا امیر خواهد بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

جان مجنون فدای از شاه نعمت‌الله ولی غزل 663

1. جان مجنون فدای لیلی بود
در دل او هوای لیلی بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

آفتاب مه نقابی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 664

1. آفتاب مه نقابی رو نمود
تو نکو می بین که او نیکو نمود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

این سعادت بین که از شاه نعمت‌الله ولی غزل 665

1. این سعادت بین که ما را رو نمود
حضرت بی چون نگویم چو نمود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خوش خیالی به خواب از شاه نعمت‌الله ولی غزل 666

1. خوش خیالی به خواب رو بنمود
نقش نقاش را نکو بنمود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

پادشه حکم ما روان از شاه نعمت‌الله ولی غزل 667

1. پادشه حکم ما روان بنمود
هم به نام خودش نشان بنمود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

صبحدم آفتاب رو از شاه نعمت‌الله ولی غزل 668

1. صبحدم آفتاب رو بنمود
زهره و مشتری چه خواهد بود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه