158 اثر از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات شاه نعمت‌الله ولی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شاه نعمت‌الله ولی / غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

1 ماه ما از در در آمد نیمشب آفتاب ما برآمد نیمشب

2 بخت ما بیدار شد در نیمروز عمر رفته بر سر آمد نیمشب

3 بس که آب دیده ام در خاک ریخت سرو نازم در بر آمد نیمشب

4 وصل او در روز خوش باشد ولی بی رقیبان خوشتر آمد نیمشب

1 نعمة الله در شراب افتاده است سر به پای خم می بنهاده است

2 در خرابات مغان بزمی نهاد خوش در میخانه را بگشاده است

3 در صدف دُر یتیمی یافتم گوهر اصلی است نه بیجاده است

4 ما خراباتی و رند و عاشقیم چون توان کردن چنین افتاده است

1 درد دل ما دوای درد دل ماست خوش درد و دوائیست که آن حاصل ماست

2 ما بندهٔ او و سید رندانیم ما سائل او و عالمی سائل ماست

3 آن گنج که اسمای الهی خوانند در کنج خرابه جو که آن در دل ماست

4 چه جای نهایت است ره رو ابدا گر راه رود در اول منزل ماست

1 گرخیال عارضش بنمایدت نقشی به خواب نقشبندی کن روان بر آب چشم ما چو آب

2 آینه بردار و تمثال جمال او نگر جام می بستان که ساقی می نماید در شراب

3 سنبل زلفی که بینی نافه ای دان پر ز مشک در چمن هر گل که چینی شیشه ای دان پر گلاب

4 بر در میخانه بگذر تا ببینی آن یکی مست با رندان نشسته باده نوشان بی حجاب

1 نور او روشنی دیدهٔ ماست نظری کن به چشم ما پیداست

2 روی او را به نور او بینند چشم بیننده ای که او بیناست

3 وحده لاشریک له گفتم آنکه عالم به نور خود آراست

4 بحر دل را کرانه نیست پدید جان ما غرقهٔ چنین دریاست

1 ما غرقهٔ آبیم چنین تشنه عجیبست در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست

2 در عین وصالیم و گرفتار فراقیم ما دور ز یاریم ولی یار قریبست

3 درماندهٔ دردیم ولی خرم و شادیم ما را چه غم از درد چو محبوب طبیبست

4 در دیدهٔ مجنون همه جا صورت لیلی است در چشم محبان همه معنی حبیب است

1 آئینهٔ ذات عین ذات است ذات است که مجمع صفات است

2 بی‌ جود وجود حضرت او عالم به تمام فانیات است

3 می نوش مدام دُردی درد کاین دُردی درد دل دوات است

4 میخانهٔ ما است در خرابات و این خانه ورای شش جهات است

1 نور بسیط لَمعه ای از آفتاب ماست بحر محیط جرعهٔ جام شراب ماست

2 قانون علم کلی و کشاف عقل کل حرفی ز دفتر و ورقی از کتاب ماست

3 تا بوسه داده ایم رکاب جلال او سرخیل عاشقان جهان در رکاب ماست

4 ما خواجه محاسب دیوان عالمیم هرجا که عالمیست به جان در حساب ماست

1 دیده ام مهر منیر مه نقاب ذره ای از نور رویش آفتاب

2 جامی از می پر ز می داریم ما نوش کن جام شرابی از شراب

3 ما در این دریا به هر سو می رویم ساغری داریم پر آب از حباب

4 موج و دریا و حباب و قطره هم چار اسم و یک حقیقت عین آب

1 دل به ما ده بیا دلی دریاب این چنین حل مشکلی دریاب

2 به خرابات رو خوشی بنشین رند سرمست واصلی دریاب

3 این همه علم کرده ای تحصیل زین همه علم حاصلی دریاب

4 گر به کرمان همی روی می رو خدمت میر عاقلی دریاب

آثار شاه نعمت‌الله ولی

158 اثر از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات شاه نعمت‌الله ولی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی