موجیم و حباب هر از شاه نعمتالله ولی غزل 204
1. موجیم و حباب هر دو آبست
آبست که صورت حبابست
...
1. موجیم و حباب هر دو آبست
آبست که صورت حبابست
...
1. ما غرقهٔ آبیم چنین تشنه عجیبست
در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست
...
1. آئینهٔ ذات عین ذاتست
دانست که مجمع صفاتست
...
1. راز دل عشاق به هر کس نتوان گفت
این گوهر عشقست بگفتن نتوان سفت
...
1. بشنو معانئی که بیان ولایتست
دارم نشانئی که نشان ولایتست
...
1. انسان کاملست که او کون جامعست
تیغ ولایت است که برهان قاطعست
...
1. بیا ای شاه ترکستان که هندوستان غلام تست
جهان صورت و معنی همه دیدم به کام تست
...
1. اهل دل را از سراپردهٔ جان باید جست
عاشقان را ز خرابات مغان باید جست
...
1. دنیی دون بی وفا هیچست
شه دنیا و هم گدا هیچست
...
1. دل به دنیا مده که آن هیچست
آن جهان جو که این جهان هیچست
...
1. هرچه او می دهد همه داده است
دادهٔ او مگو که بیداد است
...
1. دوای درد دل ای یار دردست
بحمدالله که ما داریم در دست
...