روح اعظم روان سید از شاه نعمتالله ولی غزل 156
1. روح اعظم روان سید ماست
لوح محفوظ آن سید ماست
...
1. روح اعظم روان سید ماست
لوح محفوظ آن سید ماست
...
1. عشق جانان در میان جان ماست
گنج معنی در دل ویران ماست
...
1. حالیا دور قمر دوران ماست
جام می در دور و این دور آن ماست
...
1. قابل نور الهی جان ماست
این چنین جان خوشی جانان ماست
...
1. هفت دریا قطرهای از
بحر بیپایان ماست
این چنین بحری ز ما می جو که این بحر آن ماست
...
1. عشق او آب حیات و آن حیات جان ماست
این چنین سرچشمه ای در جان جاویدان ماست
...
1. عشق او سلطان ملک جان ماست
این چنین ملک و ملک جانان ماست
...
1. دل ما گنج و گنجخانهٔ ماست
گوشهٔ جان ما خزانهٔ ماست
...
1. منزل جان جهان بر در جانانهٔ ماست
مسکن اهل دلان گوشهٔ میخانهٔ ماست
...
1. در سراپردهٔ دل خلوت جانانهٔ ماست
جنت ار می طلبی گوشهٔ میخانهٔ ماست
...
1. عشق او همدم دیرینهٔ ماست
خلوتش در حرم سینهٔ ماست
...
1. علم ام الکتاب حاصل ماست
لوح محفوظ حافظ دل ماست
...