غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

1574 اثر از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه شاه نعمت‌الله ولی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 127 از این مجموعه هستید.

مرید پیر خمارم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1504

1. مرید پیر خمارم که دارد این چنین پیری
غلام همت عشقم که دارد این چنین میری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ز سودای جهان بگذر از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1505

1. ز سودای جهان بگذر اگر سودای ما داری
هوای خویشتن بگذر اگر ما را هوا داری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

عشق جانان اگر از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1507

1. عشق جانان اگر به جان داری
حاصل عمر جاودان داری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یاریست یار یاران از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1508

1. یاریست یار یاران یاری چگونه یاری
یاری که می توان گفت داریم یار غاری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یار با ما نمی کنی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1509

1. یار با ما نمی کنی یاری
جورها می کنی به سر باری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

تخم نیک و بدی که از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1510

1. تخم نیک و بدی که می کاری
هر چه کاری بدان که برداری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

آمد به درت جان از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1512

1. آمد به درت جان عزیز از سر یاری
محروم مگردان ز در خویش ز یاری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

عمر ضایع مکن به از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1513

1. عمر ضایع مکن به بیکاری
عمر آور حیل چه می آری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در خرابات مجو از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1514

1. در خرابات مجو همچو من میخواری
که به عمری نتوان یافت چنین خماری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خواه در خواب و از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1515

1. خواه در خواب و خواه بیداری
در نظر دارمش چه پنداری
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه