غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

1574 اثر از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه شاه نعمت‌الله ولی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 124 از این مجموعه هستید.

هر چه هست آن یکی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1468

1. هر چه هست آن یکی است تا دانی
جان جانان یکی است تا دانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در وجود او یکی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1469

1. در وجود او یکی است تا دانی
آن یکی بی شکی است تا دانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در هوای دنیای از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1471

1. در هوای دنیای دون دنی
روز و شب جانی به غصه می کنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ما آن تو ایم ، آن از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1472

1. ما آن تو ایم ، آن تو دانی
دل داده تو را و جان ، تو دانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

تنها نه منم عاشق از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1474

1. تنها نه منم عاشق تو بلکه جهانی
گر جان طلبی هان بسپارند روانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نعمت الله نمی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1475

1. نعمت الله نمی شود فانی
این چنین دانی ار مسلمانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

حرف جام شراب اگر از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1476

1. حرف جام شراب اگر دانی
نسخهٔ جسم و روح برخوانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خواه نباتی و خواه از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1477

1. خواه نباتی و خواه حیوانی
هر یکی مظهریست ربانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

مرنجان جان باقی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1478

1. مرنجان جان باقی را برای این تن فانی
دریغ از آن چنان جانی که بهر تن برنجانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گر چه آب حیات را از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1479

1. گر چه آب حیات را مانی
در جهان جاودان کجا مانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه