ای شده از پی جامه از سیف فرغانی قصیده-قطعه 60
1. ای شده از پی جامه ز لباس دین عور
روبه حیله گری ای سگ پوشیده سمور
...
1. ای شده از پی جامه ز لباس دین عور
روبه حیله گری ای سگ پوشیده سمور
...
1. ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر
بنکته لعل تو می بارد از زبان گوهر
...
1. دانستم از صفات که ذاتت منزهست
از شرکت مشابه و از شبهت نظیر
...
1. به نزد همت من خردی ای بزرگ امیر
امیر سختدل سسترای بیتدبیر
...
1. ای پسر از مردم زمانه حذر گیر
بگذر ازین کوی و خانه جای دگر گیر
...
1. ای پسر انده دنیا بدل شاد مگیر
بنده او شو و غم در دل آزادمگیر
...
1. رسید پیک اجل کای بزرگوار بمیر
تو پایدار نه ای، ای سر کبار بمیر
...
1. ای ز تو هم خرقه هم سجاده تو بی نماز
در حقیقت بر من و تو اسم درویشی مجاز
...
1. مرا بلطف خود الهام کرد داور نفس
که دست بر در دل دار و پای بر سر نفس
...
1. ای بدنیا مشتغل از کار دین غافل مباش
یک نفس از ذکر رب العالمین غافل مباش
...
1. نصیحت می کنم بشنو بر آن باش
بدل گر مستمع بودی بجان باش
...
1. گر باد خاک کوی تو سوی چمن برد
بینند نور باصره در چشم عبهرش
...