نقاب از رخ خوب آن از سیف فرغانی قصیده-قطعه 48
1. نقاب از رخ خوب آن خوش پسر
برانداز و در صورت جان نگر
...
1. نقاب از رخ خوب آن خوش پسر
برانداز و در صورت جان نگر
...
1. ای صبا گر سوی تبریز افتدت روزی گذر
سوی درگاه شه عادل رسان از ما خبر
...
1. پسته آن بت شکر لب شیرین گفتار
بسخن بر من شوریده شکر کرد نثار
...
1. بعشق ای پسر جان و دل زنده دار
دل و جان بی عشق ناید بکار
...
1. چند گفتم که فراموش کنم صحبت یار
یاد او می دهدم رنگ گل و بوی بهار
...
1. ای بت سنگ دل و ای صنم سیم عذار
بر رخ خوب تو عاشق فلک آینه دار
...
1. من بلبلم و رخ تو گلزار
تو خفته من از غم تو بیدار
...
1. گفتند ماه و خور که چو پیدا شد آن نگار
ما در حنای عزل گرفتیم دست کار
...
1. الا ای صبا ساعتی بار بر
ز بنده سلامی سوی یار بر
...
1. عشق تمکین بود بتمکین در
دم تمکین مزن بتلوین در
...
1. روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند
بار ابریشم خود بر خر چوبین طنبور
...
1. ایا قطره جانت از بحر نور
چو عیسی مجرد چو یحیی حصور
...