مرا با رخ تو نظر بهر چیست از سیف فرغانی غزل 96
1. مرا با رخ تو نظر بهر چیست
چو رویت نبینم بصر بهر چیست
...
1. مرا با رخ تو نظر بهر چیست
چو رویت نبینم بصر بهر چیست
...
1. ای دریغا کز وصال یار ما را رنگ نیست
دل ز دستم رفته و دلدارم اندر چنگ نیست
...
1. دلبرا عشق تو اندر دل وجان داشتنیست
عشق سریست که از خلق نهان داشتنیست
...
1. در سمن با آن طراوت حسن این رخسار نیست
در شکر با آن حلاوت ذوق این گفتار نیست
...
1. دل زمن برد آنکه جان را نزد او مقدارنیست
یک جهان عشاق را دل برده ودلدار نیست
...
1. مرا بغیر تو اندر جهان دگر کس نیست
بجز تو دل ندهم کز تو خوبتر کس نیست
...
1. عاشقان را در ره عشق آرمیدن شرط نیست
وصل جانان را نصیب خویش دیدن شرط نیست
...
1. جانا بیا که مرا جان دریغ نیست
عید منی مرا زتو قربان دریغ نیست
...
1. کیست کاندر دو جهان عاشق دیدار تو نیست
کو کسی کو بدل و دیده خریدار تو نیست
...
1. چون کنم ای جان مرااز چون تو یاری چاره نیست
غمخور عشقم مرااز غمگساری چاره نیست
...
1. مرا که یک نفس از وصل یار سیری نیست
زبوسه صبر نه واز کنار سیری نیست
...
1. چون ترا میل و مرا ازتو شکیبایی نیست
صبر خواهم که کنم لیک توانایی نیست
...