هان ای نسیم صبح که بویت معطرست از سیف فرغانی غزل 72
1. هان ای نسیم صبح که بویت معطرست
همراه با تو خاک سر کوی دلبرست
...
1. هان ای نسیم صبح که بویت معطرست
همراه با تو خاک سر کوی دلبرست
...
1. بازم از جور فلک این دل غمناک پرست
بازم از خون جگر دیده نمناک پرست
...
1. صحبت جانان بر اهل دل از جان خوشترست
عاشقانرا خاک کویش زآب حیوان خوشترست
...
1. نسخه عشق تو بر رق دلم مسطورست
وصف روی توبگویم که مرا دستورست
...
1. اختر ازخدمت قمر دورست
مگس از صحبت شکر دورست
...
1. دلرا چو کرد عشق تهی و فرو نشست
ای صبر باوقار تو برخیز کو نشست
...
1. هرچه خواهی کن که برما دست حکمت مطلقست
حق حکم تو زما تسلیم وحکم تو حقست
...
1. دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست
وز دست تو بسی چو مرا پای در گلست
...
1. تو آن شاهی که سلطانت غلامست
زشاهان جز ترا خدمت حرامست
...
1. بس کور دلست آنکه به جز تو نگرانست
یا خود نظرش با تو ودل باد گرانست
...
1. دلبرا عشق تو نه کار منست
وین که دارم نه اختیار منست
...
1. ای که لعل لب تو آبخور جان منست
تو اگر آن منی هر دوجهان آن منست
...