آثار سیف فرغانی

صفحه 34 از 59
59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی

1 چو شدبخنده شکر بار پسته دهنش شد آب لطف روان از لب چه ذقنش

2 ازآنش آب دهن چون جلاب شیرینست که هست همچو شکر مغز پسته دهنش

3 گشاده شست جفا ابروی کمان شکلش کشیده تیر مژه نرگس سپه شکنش

4 کمان ابروی او تیر غمزه یی نزند که دل نگیرد همچون هدف بخویشتنش

1 منم امروز دور از مشرب خویش بسر پویان بسوی مطلب خویش

2 بلعلت تشنه شد آب روانم رها کن تشنه را در مشرب خویش

3 تو خورشیدی و من بی نور رویت چنین تا کی بروز آرم شب خویش

4 ز شوق ار بر دهانت می نهم لب نه لعل تو همی بوسم لب خویش

1 مجلس انس ترا چون محرم راز آمدم پیش شمع عشق چون پروانه جان بازآمدم

2 عشقت آمد در درونم از حجاب خود برون رفتم و اینجازبهر کشف آن راز آمدم

3 همچو نی درمجلس تو سالها بودم خموش بر دهان من نهادی لب بآواز آمدم

4 گر نوازی ور زنی هرگز ننالم بی اصول کز در تسلیم با هرپرده دمساز آمدم

1 ای نرگس تو مست و لب تو شراب رنگ گل در چمن ز روی تو کرد اکتساب رنگ

2 من تشنه وصال توام لطف کن مرا سیراب بوسه کن بلبان شراب رنگ

3 تو رنگ روی خود بنقاب از رهی مپوش کز روی تو اثر کند اندر نقاب رنگ

4 گر پرتوی ز روی تو بر آسمان فتد گیرد ز عکس او چو شفق آفتاب رنگ

1 ای ز رویت پرتوی مرآفرینش را تمام از وجود تست سلک آفرینش را نظام

2 گر ز مه خود را نقابی سازی ای خورشید روی ماه بر روی تو چون بر روی مه باشد غمام

3 با جمال تو ملاحت همچو شوری با نمک در حدیث تو حلاوت همچو معنی در کلام

4 مبتلای تو سلامت می دهد بر وی درود آشنای تو سعادت می کند بر وی سلام

1 گر عیب کنی که زار می نالم من زار ز عشق یار می نالم

2 بلبل چو بدید گل بنالد من بی دلبر گل عذار می نالم

3 از عشق گل رخش بصد دستان دلسوزتر از هزار می نالم

4 بی قامت همچو سرو او دایم چون فاخته بر چنار می نالم

1 ای منور بروی تو هر چشم در دلم نور تو چو در سر چشم

2 هر دم از حسن تو دگر رنگی روی تو جلوه کرده بر هر چشم

3 مه چو خورشید جویدت هر روز تا برویت کند منور چشم

4 دست صدقم کشد بمیل نیاز خاک پایت چو سرمه اندر چشم

1 ای بت پسته دهن وقت تو چون نامت خوش عیش تلخ من ازآن چشم چو بادامت خوش

2 بگل روی خود ایام مرا خوش کردی باد چون موسم گل جمله ایامت خوش

3 می کنم ناله زعشق تو چو بلبل که مرا همچو اندام گل آمد گل اندامت خوش

4 با رهی گربکنی سرکشی و نازت خوب در سماع ار بروی جنبش وآرامت خوش

1 ای ز زلفت حلقه یی بر پای دل گر درین حلقه نباشد وای دل

2 هرکرا سودای تو در سر بود در دو کونش می نگنجد پای دل

3 غرقه گرداب حیرت از تو شد کشتی اندیشه در دریای دل

4 آن سعادت کو که بتوانیم گفت با تو ای شادی جان غمهای دل

1 چون ازآن موسم کز وگرددجهان را وقت خوش و زگل ولاله شود پیر وجوان را وقت خوش

2 عامیان را وقت خوش (چون) شاهد گل رخ نمود روی بنما تا شود مر عاشقان را وقت خوش

3 از سرود ورود اگر خوش دل شوند اصحاب لهو جز بیادت کی شود صاحب دلان را وقت خوش

4 ورچه مرغ اندر قفس خوش نبود ازدیدار تو در تن همچون قفس شد مرغ جان را وقت خوش

آثار سیف فرغانی

59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی