نظر کن روی آن دلبر ببین شمع از سیف فرغانی غزل 333
1. نظر کن روی آن دلبر ببین شمع
که عالم پر ز نورست از چنین شمع
...
1. نظر کن روی آن دلبر ببین شمع
که عالم پر ز نورست از چنین شمع
...
1. ای ترا هرگز نبوده یاری از یاران دریغ
وصل خود را چند داری از طلب کاران دریغ
...
1. دل سقیم شفا یابد از اشارت عشق
اگر نجات خوهی گوش کن عبارت عشق
...
1. گربشنوی که ناله کند دردمند عشق
عیبش مکن اگرچه نباشی نژند عشق
...
1. دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقیق
ولیک نیست مرا دولت و ترا توفیق
...
1. مرا که در تن بی قوتست جانی خشک
زعشق دیده تر دارم ودهانی خشک
...
1. ای نرگس تو مست و لب تو شراب رنگ
گل در چمن ز روی تو کرد اکتساب رنگ
...
1. ای که در باغ جمالست رخ تو چون گل
گل تو در سخن آورد مرا چون بلبل
...
1. مرا از عشق تو دستیست بر دل
مرا از دست تو پاییست در گل
...
1. ای سجده کرده پیش جمالت بت چگل
مطلوب خلق عالم ومحبوب اهل دل
...
1. ز روی پرده برافگن که خلق را عیدست
هلال ابروی تو همچو غره شوال
...
1. ایا سلطان عشق تو نشسته بر سریر دل
بلشکرهای خود کرده تصرف در ضمیر دل
...