آثار سیف فرغانی

صفحه 13 از 59
59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی

1 چون ترا میل و مرا ازتو شکیبایی نیست صبر خواهم که کنم لیک توانایی نیست

2 مر ترا نیست بمن میل و شکیبایی هست بنده را هست بتو میل و شکیبایی نیست

3 چه بود سود از آن عمر که بی دوست رود چه بود فایده ازچشم چو بینایی نیست

4 بر سر کوی تو در قید وفای خویشم ور نه رفتنم ای دوست زبی پایی نیست

1 زنده دل نبود کسی کو ذوق درویشان نداشت جان ندارد زنده یی کو حالت ایشان نداشت

2 مرد همچون گل اگر از رنگ باشد مایه دار رنگ سودش کی کند چون بوی درویشان نداشت

3 ای بسا درویش زنده دل که در دنیای دون خفت بر خاک وز خاکش گرد بر دامان نداشت

4 اهل دنیا چون شترمرغند (و) درویش اندرو بلبل قدسیست، الفت با شترمرغان نداشت

1 چون کنم ای جان مرااز چون تو یاری چاره نیست غمخور عشقم مرااز غمگساری چاره نیست

2 گرچه عشقت چاره دارد ازهزاران همچو ما چاره ما کن که ماراازتو باری چاره نیست

3 پایدار آمد سر زلفت بدست دیگران آخر اندر چنگ ما از چند تاری چاره نیست

4 تن بزن در هجر او ای دل که اندر کوی عشق تا بدانی قدر وصل از انتظاری چاره نیست

1 صحبت جانان بر اهل دل از جان خوشترست عاشقانرا خاک کویش زآب حیوان خوشترست

2 چون زعشق او رسد رنجی بدل دردی بجان عاشقان را رنج دل از راحت جان خوشترست

3 شاهباز عشق چون مرغ دلی را صید کرد وقت اواز حال بلبل در گلستان خوشترست

4 دست اندرکار او به از قدم بر تخت ملک پای در بند وی از سردر گریبان خوشترست

1 هان ای نسیم صبح که بویت معطرست همراه با تو خاک سر کوی دلبرست

2 منشور نیکویی ز در او همی دهند سلطان ماه را که زاستاره لشکرست

3 کس دید صورتی که نکوتر زروی اوست؟ کس خواند سورتی که زالحمد برترست؟

4 محتاج نیست بر سر ره مشک ریختن کآنجا که اوست پای نهد خاک عنبرست

1 بهشت روح شد گلزار رویت امید عاشقان دیدار رویت

2 ندانستم که لطف صنع ایزد بحسن اینجا رساند کار رویت

3 زمین را ذرها خورشید گردد اگر بروی فتد انوار رویت

4 لبانت شکر مصر جمالت زبانت بلبل گلزار رویت

1 مرا بغیر تو اندر جهان دگر کس نیست بجز تو دل ندهم کز تو خوبتر کس نیست

2 بچشم حال چو ما را خبر معاینه شد بعین چون تو ندیدیم و در خبر کس نیست

3 مرا که دیده دل از تو روشنی دارد بهر کجا نگرم جز تو در نظر کس نیست

4 بگرد کوی تو هر عاشقی که کشته شود شهید عشق بود خون بهاش بر کس نیست

1 ماه پیش رخ تو تاب نداشت تاب روی تو آفتاب نداشت

2 عقل با عشق تو ثبات نکرد شمع آتش بدید وتاب نداشت

3 عاشق روی همچو خورشیدت شب چو چشم ستاره خواب نداشت

4 آنچنان روی چون توان دیدن که به جز نور خود نقاب نداشت

1 مرا تا دل شد اندر کار رویت بصد شادی شدم غمخوار رویت

2 مرا گر دست گیری جای آنست که حیران مانده ام در کار رویت

3 برد ارزان مکن نرخ دل و جان بحسن ار تیز شد بازار رویت

4 بهر دم صورتی در خاطر آید مرا از لفظ معنی دار رویت

1 تا مرا آن ماه تابان دوستست جمله دشمن کامیم زآن دوستست

2 دوستی خونت بخواهد ریختن هوش دارای دل که این آن دوستست

3 کی بمن پردازی ای جان چون ترا هر طرف چون من هزاران دوستست

4 دوست می دارد ترامسکین دلم عیب نتوان کردنش جان دوستست

آثار سیف فرغانی

59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی