ای قامت سرو گشته کوتاه از سنایی غزنوی رباعی 337
1. ای قامت سرو گشته کوتاه به تو
در شب مرو ای شده خجل ماه به تو
...
1. ای قامت سرو گشته کوتاه به تو
در شب مرو ای شده خجل ماه به تو
...
1. آنی که عدو چو برگ بیدست از تو
در حسن زمانه را نویدست از تو
...
1. بی آنکه به کس رسید پیوند از تو
آوازه به شهر در پراکند از تو
...
1. جز گرد دلم گشت نداند غم تو
در بلعجبی هم به تو ماند غم تو
...
1. ای مفلس ما ز مجلس خرم تو
دل مرد رهی را که برآمد دم تو
...
1. ای بی تو دلیل اشهب و ادهم تو
اقبال فرو شد که برآمد دم تو
...
1. چون موی شدم ز رشک پیراهن تو
وز رشک گریبان تو و دامن تو
...
1. دل سوخته شد در تف اندیشهٔ تو
بفکند سپر در صف اندیشهٔ تو
...
1. ای زلف و رخ تو مایهٔ پیشهٔ تو
وی مطلع مه کنارهٔ ریشهٔ تو
...
1. ای همت صد هزار کس در پی تو
وی رنگ گل و بوی گلاب از خوی تو
...
1. دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملک راند بی تو
...
1. چون آتش تیز بیقرارم بی تو
چون خاک ز خود خبر ندارم بی تو
...