21 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سنایی غزنوی / دیوان اشعار سنایی غزنوی / قصاید و قطعات در دیوان اشعار

قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی

1 یک نیمه عمر خویش به بیهودگی به باد دادیم و هیچ گه نشدیم از زمانه شاد

2 از گشت آسمان و ز تقدیر ایزدی بر کس چنین نباشد و بر کس چنین مباد

3 یا روزگار کینه کش از مرد دانشست یا قسم من ز دانش من کمتر اوفتاد

1 ای ماه صیام ار چه مرا خود خطری نیست حقا که مرا همچو تو مهمان دگری نیست

2 از درد تو ای رفته به ناگه ز بر ما یک زاویه‌ای نیست که پر خون جگری نیست

3 آن کیست که از بهر تو یک قطره ببارید کان قطره کنون در صدف دین گهری نیست

4 ای وای بر آن کز غم وقت سحر تو او را به جز از وقت صبوحی سحری نیست

1 چون شکرم در آب دو چشم و دلم فلک در جام کینه خوشتر از آب و شکر کشید

2 گردون زبان عقل مرا قفل برفگند و ایام چشم بخت مرا میل در کشید

1 گفتی به پیش خواجه که این غزنوی غرست زان رو که تا مرا ببری پیش خواجه آب

2 گر تو دروغ گفتی دادت به راستی هم لفظ غزنوی به مصحف ترا جواب

1 جان من خیز و جام باده بیار که مرا برگ پارسایی نیست

2 ساغر و می به جان و دل بخرم پیش کس می بدین روایی نیست

1 ای که هفت اقلیم و چار ارکان عالم را به علم همچو هفت آبا تو دربایی و چون چار امهات

2 هفت ماه آمد که از بهر تقاضای صلت کرده‌ام بر درگهت چون دولت و دانش ثبات

3 بارها در طبعم آمد کان چو گوهر شعرها از زکات شعر گیرم تا مگر یابم نجات

4 باز گفتم کابلهی باشد که در دیوان شرع چون مجرد باشد از زر نیست بر گوهر زکات

1 ای دل نیک مذهب و منهاج به تو اسرار هر دلی محتاج

2 بر فلکها به کشف ماه ترا از حقیقت منازل و ابراج

3 مبطلم گشت از حقیقت حق در ظهور نمایش معراج

4 متواریست وقت شاد مباش ایمن از قبض و مکر و استدراج

1 نمی‌داند مگر آنکس مراد از کشف حال آید که کشف حال را در حال بی‌حالی زوال آید

2 زوال حال آن باشد کمال حال بی‌حالان که درگاه زوال حال بی‌حالان مجال آید

3 اگر چه هر که در کوی هدی باشد به شرع اندر چو در کول جلال آید همه خویش جلال آید

4 ز حال آنگه شود صافی دل بدحال مردی را که از کوی هدی بی‌حال در کوی ضلال آید

1 گنده پیریست تیره روی جهان خرد ما بدو نظر کردست

2 به سپیدی رخانش غره مشو کان سیاهی سپید برکردست

1 ای سنایی به گرد حران گرد تا بیابی ز جود ایشان چیز

2 نزد نادیدگان و نااهلان کی بود بذل و همت و تمییز

3 کودک خرد بی‌خرد بدهد زر سی دانه را به نیم مویز

4 بی‌نوا سوی بی‌سخا نشوی غر نگردد به گرد آلت حیز

آثار سنایی غزنوی

21 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی