آثار سنایی غزنوی

صفحه 31 از 44
44 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار سنایی غزنوی

1 موی چون کافور دارم از سر زلفین تو زندگانی تلخ دارم از لب شیرین تو

2 خاک بر سر کردم از طور رخ پر آب تو سنگ بر دل بستم از جور دل سنگین‌تو

3 مونس من ماه و پروینست هر شب تا به روز زان رخ چون ماه و زان دندان چون پروین تو

4 زعفرانست از رخ من توده بر بالین من ارغوانست از رخ تو سوده بر بالین تو

1 ای وصل تو دستگیر مهجوران هجر تو فزود عبرت دوران

2 هنگام صبوح و تو چنین غافل حقا که نه‌ای بتا ز معذوران

3 گر فوت شود همی نماز از تو بندیش به دل بسوز رنجوران

4 برخیز و بیار آنچه زو گردد چون توبهٔ من خمار مخموران

1 ای مونس جان من خیال تو خوشتر ز جهان جان وصال تو

2 جانهای مقدس خردمندان سرگشته به پیش زلف و خال تو

3 کس نیست به بیدلی نظیر من چون نیست به دلبری همال تو

4 گر صورت عشق و حسن کس بیند آن مثل منست با خیال تو

1 جانا ز لب آموز کنون بنده خریدن کز زلف بیاموخته‌ای پرده دریدن

2 فریادرس او را که به دام تو درافتاد یا نیست ترامذهب فریاد رسیدن

3 ما صبر گزیدیم به دام تو که در دام بیچاره شکاری خبه گردد ز تپیدن

4 اکنون که رضای تو به اندوه تو جفتست اندوه تو ما را چو شکر شد به چشیدن

1 ساقیا مستان خواب‌آلوده را آواز ده روز را از روی خویش و سوز ایشان ساز ده

2 غمزه‌ها سر تیز دار و طره‌ها سر پست کن رمزها سرگرم گوی و بوسها سرباز ده

3 سرخ روی ناز را چون گل اسیر خار کن زرد روی آز را چون زر به دست گاز ده

4 حربه و شل در بر بهرام خربط سوز نه زخمه و مل در کف ناهید بر بط ساز ده

1 جاوید زی ای تو جان شیرین هرگز دل تو مباد غمگین

2 از راه وفا گسسته ای دل بر اسب جفا نهاده ای زین

3 عاشق‌ترم ای پسر ز خسرو نیکوتری ای پسر ز شیرین

4 عاشق خوانند مرا و بی دل زیبا خوانند ترا و شیرین

1 صبر کم گشت و عشق روز افزون کیسه بی سیم گشت و دل پرخون

2 می‌دهد درد می‌نهد منت یار ما را عجب گرفت زبون

3 صنعتش سال و ماه عشوه و زرق سخنش روز و شب فنون و فسون

4 پشت کوژ و تنم ضعیف شدست پشت چون نون و دل چو نقطهٔ نون

1 نه سیم نه دل نه یار داریم پس ما به جهان چه کار داریم

2 غفلت‌زدگان پر غروریم خجلت‌زدگان روزگاریم

3 ای دل تو ز سیم و زر چگویی ما جمله ز بهر یار داریم

4 از دست بداده دستهٔ گل در پای هزار خار داریم

1 جانا نخست ما را مرد مدام گردان وانگه مدام در ده مست مدام گردان

2 بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان

3 دارالغرور ما را دارالسرور کردی درالملام ما را دارالسلام گردان

4 خامند و پخته مانا تو دو شراب داری در خام پخته گردان در پخته خام گردان

1 ای سنایی خیز و بشکن زود قفل میکده بازخر ما را زمانی زین غمان بیهده

2 جام جمشیدی بیار از بهر این آزادگان درد می درده برای درد این محنت زده

3 درد صافی درده ای ساقی درین مجلس همی تا زمانی می خوریم آسوده دل در میکده

4 محتسب را گو ترا با مست کوی ما چکار می چه خواهی ای جوان زین عاشقان دل زده

آثار سنایی غزنوی

44 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی