در گرد خط نهان از صائب تبریزی دیوان اشعار 479
1. در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش
خط غبار گردید دیوار گلستانش
...
1. در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش
خط غبار گردید دیوار گلستانش
...
1. هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غم شد خلاص
هر که بیرون رفت از عالم، ز عالم شد خلاص
...
1. لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ
بعد ازین در خواب بیند دیده روشن چراغ
...
1. هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک
لبریز می شود ز گهرهای تابناک
...
1. زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک
یک تار ز زلف تو و صد قافله مشک
...
1. بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل
در جیب غنچه زنگ برآورد بوی گل
...
1. گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ام
صیقل آیینه روحانیان چون روزه ام
...
1. میتراود وحشت از بوم و بر کاشانهام
دارد از چشم غزالان حلقه در خانهام
...
1. دیده از صورتپرستی بسته بود آیینهام
نوخطی دیدم که بازی کرد دل در سینهام
...
1. من که بودم رونق کوی خرابات، این زمان
آفتاب شنبه و ابر شب آدینه ام
...
1. جلوهای مستانه زان گلگونقبا میخواستم
زان گلستان یک نسیم آشنا میخواستم
...
1. چند زور آرد جنون بر من، گریبان نیستم
چند بی تابی کنم، آه غریبان نیستم
...