حسن خط پرده فهمیدن از صائب تبریزی دیوان اشعار 312
1. حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد
کسی آگاه ز مضمون خطش چون گردد
1. حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد
کسی آگاه ز مضمون خطش چون گردد
1. عیب در چشم و دل پاک هنر میگردد
کف بیمغز درین بحر گهر میگردد
1. شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد
غنچه از شرم تو سر در ته پر می دزدد
1. بوی گل مژده آشوب جنون می آرد
ناله بلبلم از پرده برون می آرد
1. شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد
تلخکامی ز لب ساغر ما می بارد
1. هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد
جز دل ما که به ناداده قناعت دارد
1. ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد
گریه من نمک طرز ز طوفان دارد
1. نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد؟
یوسف مصر کی این چاه زنخدان دارد؟
1. اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد
دانه سوختگان برق به خرمن دارد
1. چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد؟
لب اعجاز کی این خنده شیرین دارد؟
1. با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد
شانه با هر شکن زلف تو دامی دارد
1. خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد
دامن افشان چو نسیم از سر دنیا گذرد