آثار صائب تبریزی

صفحه 21 از 68
68 اثر از متفرقات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر متفرقات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

متفرقات در دیوان اشعار صائب تبریزی

1 از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند چشم بلبل در پی آن طره دستار ماند

2 روی حرف طوطیان هر چند با آیینه است دید تا آیینه ات را طوطی از گفتار ماند

3 می سراید زاغ خط او به آواز بلند کز گلستانش همین خار سر دیوار ماند

4 پنجه دشمن گریبان مرا از بخت بد نوبت دامن گرفتن چون رسید از کار ماند

1 دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه شد تا ز جوش افتاد می آواره از میخانه شد

2 دل ز ترک آرزو بر آرزوها دست یافت میهمان ترک فضولی کرد صاحبخانه شد

3 هیچ کافر را مبادا آرزو در دل گره! عاقبت مشت گل ما سبحه صد دانه شد

1 غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد ز پاره های دل آن خاک را یمن سازد

2 وفا مجوی ز مصر وجود، هیهات است که بوی پیرهن اینجا به پیرهن سازد

1 حق‌پرستانی که از عشق خدا دم می‌زنند گام اول پشت پا بر هر دو عالم می‌زنند

2 می‌کنند آنان که حق را بهر دنیا بندگی بوسه بر دست سلیمان بهر خاتم می‌زنند

1 گه لب لعلش دهد دشنام و گه تحسین کند هر نفس خود را به رنگی در دلم شیرین کند

2 دانی از خارا بریدن مطلب فرهاد چیست؟ می کند مشقی که چون جا در دل شیرین کند

1 شراب روز دل لاله را سیه دارد چه حاجت است به شاهد سخن چو ته دارد

2 به داد و عدل بود خسروی، نه طبل و کلاه وگرنه شاهین، هم طبل و هم کله دارد

3 برآورد ز گریبان رستگاری سر کسی که سر به ته از خجلت گنه دارد

1 خوشدلی فرش است در هر جا شراب و ساز هست غم نگردد گرد آن محفل که غم پرداز هست

2 در صدف گوهر جدا باشد ز آغوش صدف وصل هجران است هر جا دورباش ناز هست

1 تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سیر شد نافه تا افتاد دور از ناف آهو پیر شد

2 روزی لب تشنگان را می دهد سامان خدا دایه هر خونی که خورد از دست طفلان، شیر شد

1 مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود آشیان هیچ کم از خانه صیاد نبود

2 دل بی درد من از خواب فراموشی جست نامه دوست کم از سیلی استاد نبود

1 ز می هرگاه روی یار عالمسوز می گردد خجل خورشید از خود چون چراغ روز می گردد

2 گسستن رشته مهر و محبت را بود مشکل رهایی نیست مرغی را که دست آموز می گردد

3 کند افتادگی چون خاک ره هر کس شعار خود اگر با آسمان گردد طرف، فیروز می گردد

4 بشو از عیش شیرین دست تا گردد دلت روشن که موم از شهد چون شد دور، بزم افروز می گردد

آثار صائب تبریزی

68 اثر از متفرقات در دیوان اشعار صائب تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر متفرقات در دیوان اشعار صائب تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی