بی تو بر من شش از صائب تبریزی دیوان اشعار 192
1. بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور شد
چار دیوار عناصر تنگنای گور شد
...
1. بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور شد
چار دیوار عناصر تنگنای گور شد
...
1. تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سیر شد
نافه تا افتاد دور از ناف آهو پیر شد
...
1. از فضولی چشم بستم خار و گل همرنگ شد
گوش را کردم گران، هر نغمه سیرآهنگ شد
...
1. دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه شد
تا ز جوش افتاد می آواره از میخانه شد
...
1. وقت شد تا لشکر خط ماه تا ماهی کشد
ماجرای دل به زلف او به کوتاهی کشد
...
1. هر قدر نقاش نقش او به دقت میکشد
چون نظر بر رویش اندازد خجالت میکشد
...
1. شوربختم، دل به آن کنج دهانم میکشد
موشکافم، دل به آن موی میانم میکشد
...
1. خط ظالم از گل رخسار او کین می کشد
انتقام بلبلان از باغ گلچین می کشد
...
1. داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد
برگریزان زبان شد، گفتگو آخر نشد
...
1. هیچ کس بی گوشمال روزگار آدم نشد
غوطه تا در خون نزد شمشیر صاحب دم نشد
...
1. زخم گستاخم لب تیغ شهادت می مکد
شبنم من خون خورشید قیامت می مکد
...
1. از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند
چشم بلبل در پی آن طره دستار ماند
...