1 هیچ شریفی خسیس رای نباشد آتش یاقوت ژاژخای نباشد
1 خسیس از هنرپیشگان عیب بیند مگس بیشتر بر جراحت نشیند
1 از نمدپوشان زبان طعن را کوتاه دار کز نمد سالم نمی آید برون دندان مار
1 گل گلاب از هرزه خندی شد درین نیلی حصار خنده بیجاست برق گریه بی اختیار
1 شد فزون در دور خط کیفیت لبهای یار نشائه می بخشد دو بالا، می چو گردد پشت دار
1 پوچ گو را بر سر گفتار بی حاصل میار پنبه زنهار از سر مینای خالی برمدار
1 وقت خواب ناز، آن مژگان بود خونریزتر پشت این تیغ سیه تاب است از دم تیزتر
1 هر که برگش بیش، وقت مرگ لرزد بیشتر از پریشانی گل صد برگ لرزد بیشتر
1 هست حاجت در بساط کج کلاهان بیشتر همت از درویش می جویند شاهان بیشتر
1 می رسد هر دم مرا از نوخطان نیش دگر ریش هیهات است گردد مرهم ریش دگر