1 از روی عرقناک تو خورشید کباب است آتش ز تماشای تو یک چشم پر آب است
1 از پرده شرم تو دلم داغ و کباب است بر روی شکر گر همه شیرست نقاب است
1 تنها نه همین با تو مرا روی نیازست هر کس که ترا دیده به من بر سر نازست
1 صد در صد آفاق، بیابان جنون است کی عقل تنک مایه به سامان جنون است؟
1 دایم دلم از دخل نفهمیده غمین است دخلی که مرا هست درین شهر، همین است
1 با عشق تو اندیشه کونین گناه است عشاق ترا ترک دو عالم دو گواه است
1 هر قطره شبنم به چمن دانه ذکری است هر غنچه درین باغ سرزانوی فکری است
1 هر داغ درین لاله ستان خیمه لیلی است هر خار بنی پنجره شمع تجلی است
1 از رفتن گل صحن چمن نوحه سرایی است هر برگ خزان آینه مرگ نمایی است
1 با خوی سرکش او آتش سخن پذیرست با خط تازه او ریحان سیاه پیرست