حفظ صورت میتوان از صائب تبریزی دیوان اشعار 361
1. حفظ صورت میتوان کردن به ظاهر در نماز
روی دل را جانب محراب کردن مشکل است
1. حفظ صورت میتوان کردن به ظاهر در نماز
روی دل را جانب محراب کردن مشکل است
1. مست نتوان کرد زاهد را به صد جام شراب
این زمین خشک را سیراب کردن مشکل است
1. میتوان بر خود گوارا کرد مرگ تلخ را
زندگانی را به خود هموار کردن مشکل است
1. گفتگوی اهل غفلت قابل تاویل نیست
خواب پای خفته را تعبیر کردن مشکل است
1. با خیال خشک تا کی سر به یک بالین نهم ؟
دست در آغوش با تصویر کردن مشکل است
1. نیست از مستی، زنم گر شیشهٔ خالی به سنگ
جلوه گاه یار را بی یار دیدن مشکل است
1. عشق از ره تکلیف به دل پا نگذارد
سیلاب نپرسد که در خانه کدام است
1. گر چاک گریبان نکنند راهنمایی
طفلان چه شناسند که دیوانه کدام است
1. از بس کتاب در گرو باده کردهایم
امروز خشت میکدهها از کتاب ماست !
1. یک نقطه انتخاب نکرده است هیچ کس
خال بیاض گردن او انتخاب ماست
1. در ظاهر اگر شهپر پرواز نداریم
افشاندن دست از دو جهان، بال و پر ماست
1. روشن شود از ریختن اشک، دل ما
ابریم که روشنگر ما در جگر ماست