جان هواپرستان، از صائب تبریزی دیوان اشعار 1537
1. جان هواپرستان، در فکر عاقبت نیست
گرد هدف نگردد، تیری که شد هوایی
...
1. جان هواپرستان، در فکر عاقبت نیست
گرد هدف نگردد، تیری که شد هوایی
...
1. صنوبر با تهیدستی به دست آورد صد دل را
تو بیپروا برون از عهدهٔ یک دل نمیآیی
...
1. مشو از نالهٔ افسوس غافل چون جرس، یاری
اگر از کاروان همچون خبر بیرون نمیآیی
...
1. چنان در خانهٔ آیینه محو دیدن خویشی
که گر عالم شود زیر و زبر بیرون نمیآیی
...
1. چشمی نچراندیم در این باغ چو شبنم
چون سرو فشردیم قدم بر لب جویی
...
1. با موی سفید اشک ندامت نفشاندیم
در صبح چنین، تازه نکردیم وضویی
...