1 تا کرد ترک می دلم، یک شربت آب خوش نخورد بیمار شد طفل یتیم، از اختلاف شیرها
1 با رفیقان موافق، بند و زندان گلشن است هر که شد دیوانه، چون زنجیر همپاییم ما
1 دریاب اگر اهل دلی، پیشتر از صبح چون غنچهٔ نشکفته نسیم سحری را
1 دل چو رو گرداند، بر گرداندن او مشکل است روی دل تا برنگردیده است، بر گردان مرا
1 چشم ما چون زاهدان بر میوهٔ فردوس نیست تشنهٔ بویی ازان سیب زنخدانیم ما
1 نارساییهای طالع مانع است از اتحاد ورنه با موی میان یار همتابیم ما
1 ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی چون فاصلهٔ بیت بود فاصلهٔ ما
1 کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟ بار هر کس بر زمین ماند، بود بر دل مرا
1 از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم ترا
1 رزق ما آید به پای میهمان از خوان غیب میزبان ماست هر کس میشود مهمان ما