به خاکمال حوادث از صائب تبریزی دیوان اشعار 1333
1. به خاکمال حوادث بساز زیر فلک
به آسیا نتوان گفت گرد کمتر کن
...
1. به خاکمال حوادث بساز زیر فلک
به آسیا نتوان گفت گرد کمتر کن
...
1. منمای به کوته نظران چهرهٔ خود را
از آه من ای آینه رخسار حذر کن
...
1. عمر عزیز را به میناب صرف کن
این آب را به لالهٔ سیراب صرف کن
...
1. سر جوش عمر را گذراندی به درد می
درد حیات را به می ناب صرف کن
...
1. هر کس که زر به زر دهد اهل بصیرت است
فصل شکوفه را به میناب صرف کن
...
1. سرمه را هم محرم چشم سیاه خود مکن
گر توانی، آشنایی با نگاه خود مکن
...
1. قبلهٔ من! عکس در شرع حیا نامحرم است
خلوت آیینه را هم جلوهگاه خود مکن
...
1. به استخاره اگر توبه کردهای زاهد
به استخاره دگر زینهار کار مکن
...
1. ز باده توبه در ایام نوبهار مکن
به اختیار پشیمانی اختیار مکن
...
1. در قلزمی که ابر کرم موج میزند
اندیشه چون حباب ز دامانتر مکن
...
1. از خود برون نرفته هوای سفر مکن
این راه را به پای زمین گیر سر مکن
...
1. ساقیا صبح است می از شیشه در پیمانه کن
حشر خواب آلودگان از نعرهٔ مستانه کن
...