خط به اوراق از صائب تبریزی دیوان اشعار 1249
1. خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
...
1. خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
...
1. هر دم از ماتم برگی نتوان آه کشید
چار تکبیر برین نخل خزان دیده زدیم
...
1. حاصل ما ز عزیزان سفر کردهٔ خویش
مشت آبی است که بر آینهٔ دیده زدیم
...
1. دستش به چیدن سر ما کار تیغ کرد
چون گل به روی هر که درین باغ وا شدیم
...
1. کم نشد در سربلندی فیض ما چون آفتاب
سایهٔ ما بیش شد چندان که بالاتر شدیم
...
1. آسودگی کنج قفس کرد تلافی
یک چند اگر زحمت پرواز کشیدیم
...
1. دست کوتاه ز دامان گل و پا در گل
حال خار سر دیوار گلستان داریم
...
1. داغ عشق تو ز اندازهٔ ما افزون است
دستی از دور برین آتش سوزان داریم
...
1. از حادثه لرزند به خود قصر نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم
...
1. در تلافی، میوهٔ شیرین به دامن میدهیم
همچو نخل پرثمر، سنگی که بر سر میخوریم
...
1. دست کرم ز رشتهٔ تسبیح بردهایم
روزی نمیرود که به صد دل نمیرسیم
...
1. نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام
از حق گذشتهایم و به باطل نمیرسیم
...