گر نه بدبختمی، از رودکی سمرقندی قصیده-قطعه 72
1. گر نه بدبختمی، مراکه فگند؟
به یکی جاف جاف زود غرس
...
1. گر نه بدبختمی، مراکه فگند؟
به یکی جاف جاف زود غرس
...
1. گرد گل سرخ اندر خطی بکشیدی
تاخلق جهان را بفگندی به خلالوش
...
1. کاروان شهید رفت از پیش
وآن ما رفته گیر و میاندیش
...
1. رهی سوار و جوان و توانگر از ره دور
به خدمت آمد، نیکو سگال و نیک اندیش
...
1. ای لک، ار ناز خواهی و نعمت
گرد درگاه او کنی لک و پک
...
1. بسا که مست در این خانه بودم وشادان
چنان که جاه من افزون بد از امیر و ملوک
...
1. زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل
صدسال مست باشد از بوی او نهنگ
...
1. می لعل پیش آر و پیش من آی
به یک دست جام و به یک دست چنگ
...
1. کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
...
1. دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
...
1. دریغ آن که گرد کرد با رنج
کزو نیست بهر من جز سوتام
...
1. اگر امیر جهاندار داد من ندهد
چهار ساله نوید مرا که هست خرام
...