پرنده ای که از نادر نادرپور اشعار پراکنده 4

نادر نادرپور

آثار نادر نادرپور

نادر نادرپور

پرنده ای که صدایی به صافی شب داشت

1 پرنده ای که صدایی به صافی شب داشت

2 شب صدا را در بیشه ها رها می کرد

3 مرا ز روزنه ی برگ ها صدا می کرد

4 پلی گشوده شد از لابلای چند درخت

5 به پیشواز قدم های سست من آمد

6 مرا به راز روان بودن آشنا میکرد

7 چراغ را به سرانگشت شاخه ای بستم

8 رهنه تر شدم از ماهی طلایی ماه

9 که در دهانه ی تاریک پل ، شنا می کرد

10 تن برهنه ی من روح آب را دریافت

11 میان موج و دل من دریچه ای واشد

12 ریچه ای که مرا از زمین جدا می کرد

13 پرنده ای که صدایی به گرمی تب داشت

14 تب صدا را در خون من رها می کرد

15 مرا ز روزنه ی ابرها صدا می کرد

16 (اشعار نادر نادرپور)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر