من به درماندگی از حمید مصدق اشعار پراکنده 6

حمید مصدق

آثار حمید مصدق

حمید مصدق

من به درماندگی صخره و سنگ

1 من به درماندگی صخره و سنگ

2 من به آوارگی ابر ونسیم

3 من به سرگشتگی ‌آهوی دشت

4 من به تنهایی خود می مانم

5 من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی

6 گیسوان تو به یادم می آید

7 من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی

8 شعر چشمان تو را می خوانم

9 چشم تو چشمه شوق

10 چشم تو ژرفترین راز وجود

11 برگ بید است که با زمزمه جاری باد

12 تن به وارستن عمر ابدی می سپرد

13 تو تماشا کن

14 که بهار دیگر

15 پاورچین پاورچین

16 از دل تاریکی می گذر

17 و تو در خوابی

18 و پرستوها خوابند

19 و تو می اندیشی

20 به بهار دیگر

21 و به یاری دیگر

22 نه بهاری

23 و نه یاری دیگر

24 حیف

25 اما من و تو

26 دور از هم می پوسیم

27 غمم از وحشت پوسیدن نیست

28 غمم از زیستن بی تو دراین لحظه پر دلهره است

29 دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست

30 از سر این بام

31 این صحرا این دریا

32 پر خواهم زد خواهم مرد

33 غم تو این غم شیرین را

34 با خود خواهم برد

35 (اشعار حمید مصدق)

36 جای تو خالی ست!

37 در تنهایی هایی که مرا

38 تا عمیق ترین دره های بی قراری

39 می کشانند

40 جای تو خالی ست

41 در سردترین شبهایی

42 که لبخند های مهربانی را به تبعید می برند…

43 جای تو خالی ست

44 در دریغ نا مکرری

45 که به پایان رسیدن را فریاد می کنند

46 جای تو خالی ست

47 در هر آن نا کجایی!

48 که منم …

49 “حمید مصدق”

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر