من با توام از سیمین بهبهانی اشعار پراکنده 20

سیمین بهبهانی

آثار سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی

من با توام ای رفیق! با تو

1 من با توام ای رفیق! با تو

2 همراه تو پیش می‌نهم گام

3 در شادی تو شریک هستم

4 بر جام می تو می‌زنم جام

5 من با توام ای رفیق! با تو

6 دیری است که با تو عهد بستم

7 همگام توام،‌ بکش به راهم

8 همپای توام، بگیر دستم

9 پیوند گذشته‌های پر رنج

10 اینسان به توام نموده نزدیک

11 هم بند تو بوده‌ام زمانی

12 در یک قفس سیاه و تاریک

13 رنجی که تو برده‌ای ز غولان

14 بر چهر من است نقش بسته

15 زخمی که تو خورده‌ای ز دیوان

16 بنگر که به قلب من نشسته

17 تو یک نفری … نه!‌ بیشماری

18 هر سو که نظر کنم، تو هستی

19 یک جمع به هم گرفته پیوند

20 یک جبهه‌ی سخت بی شکستی

21 زردی؟ نه!‌ سفید؟ نه!‌ سیه، نه

22 بالاتری از نژاد و از رنگ

23 تو هر کسی و ز هر کجایی

24 من با تو، تو با منی هماهنگ.

25 ستاره دیده فروبست و آرمید بیا

26 شراب نور به رگ‌های شب دوید بیا

27 ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت

28 گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا

29 شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من

30 پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا

31 ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم

32 ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا

33 به وقت مرگم اگر تازه می‌کنی دیدار

34 بهوش باش که هنگام آن رسید بیا

35 به گام‌های کسان می‌برم گمان که تویی

36 دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا

37 نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت

38 کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا

39 امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی

40 مرا مخواه از این بیش ناامید بیا.

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر