مرد مدام از یدالله رؤیایی اشعار پراکنده 56

یدالله رؤیایی

آثار یدالله رؤیایی

یدالله رؤیایی

مرد مدام !

1 مرد مدام !

2 دريا ،

3 اي چهره ي عظيم تفكر

4 خم گشته بر جهان علامت ها

5 مجهول ها

6 معادله ها !

7 ديريست تا شريعت عريان آب را

8 در جستجوي بيهوده تكرار ميكني

9 پيشاني شكسته ، در اعداد ،

10 اعداد اول ،

11 اعداد لال ،

12 بيمار ميكني !

13 با من بگو ، شكوه رياضي !

14 آيا كجاي ستاره ي بازيگوش

15 با شاخك برهنه ي ماه،

16 ارقام را

17 بر ميزهاي آب ، بهم ريخته است ؟

18 (اشعار یدالله رؤیایی)

19 دريا، زبان ديگر دارد .

20 با موجها – هجوم هجاها –

21 با سنگها – تكلم كفها –

22 دريا زبان ديگر دارد.

23 شور حبابها،

24 در ازدحام و همهمهي آب .

25 غليان واژههاي مقدس،

26 در لهجههاي مبهم گرداب ،

27 اي خطبههاي آب

28 بر ميزهاي مفرغي دريا !

29 ايكاش با فصاحت سنگين اين كبود،

30 اندام من تلفظ شيرين آب بود !

31 مرگ را كو همتي تا جان ما

32 بشكند زندان تن را پر غرور .

33 دست ما و موج سنگين هلاك

34 خون ما و آب درياهاي دور

35 خون ما و آب درياهاي دور.

36 گر زماني ماهي بيتاب رود،

37 بگذرد بر بستر شن هاي داغ ؛

38 گندم از شوراب رويد، گل ز سنگ ؛

39 خو بگيرد با غم پاييز، باغ ؛

40 آن زمان، دل خسته بنشينيم لنگ

41 در خم ره، بي كه فريادي كنيم ،

42 خيمه برگيريم و زان پس زندگي

43 خالي از سوداي آزادي كنيم

44 خالي از سوداي آزادي كنيم.

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر