-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند
2 برگشتم و نگاه به او بستم
3 با شانه های خم شده در زیر بار سر
4 با گرد آسیای زمان بر شقیقه ها
5 چون لک لکی شکسته و لرزان بود
6 نزدیک چار راه
7 یک دم ، چراغ سرخ به ما هر دو ایست داد
8 چشمم به آسمان ، غروب افتاد
9 خاکستری بر آب ، پریشان بود
10 شهر از پس غبار
11 بوم بزرگ و خالی نقاش
12 با رنگی از ملال زمستان بود
13 موج پیادگان
14 فوجی ز مورهای گریزان
15 با طعمه های ریز
16 به دندان
17 لاغر ، سیاه ، افتان ، خیزان بود
18 لغزنده طاس کوچک خورشید
19 در خاک نرم مغرب ، پنهان بود
20 ناگه ، بر این زمینه ی تاریک
21 یک قطره رنگ روشن لغزید
22 اندام سرخ پوش زنی چابک و جوان
23 قلب پیاده رو را چون نیزه ای شکافت
24 نزدیک شد به من
25 چون نور ، از ستوت نگاهم
26 عبور کرد
27 آنگه ، چراغ سبز به راننده راه داد
28 من ، در میان عابر و راننده
29 چون وقفه در میان علامات سرخ و سبز
30 حیران نشسته بودم
31 آیینه ، حیرتم را در خود پناه داد
32 (اشعار نادر نادرپور)
33 آی تبار مردمی من
34 از نسل آهوان گرسنه ست ؟
35 نسلی که اندرون تهیاز طعام را
36 با چشم سیر پاسخ می گوید
37 وین وصلت گرسنگی و سیری
38 در دیده ی
39 گرسنه دلان ، آهوست
40 در چشم سیر آهو ، زیبایی
41 (اشعار نادر نادرپور)