راننده در گشوده از نادر نادرپور اشعار پراکنده 1

نادر نادرپور

آثار نادر نادرپور

نادر نادرپور

راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند

1 راننده در گشوده و مرا پیش خود نشاند

2 برگشتم و نگاه به او بستم

3 با شانه های خم شده در زیر بار سر

4 با گرد آسیای زمان بر شقیقه ها

5 چون لک لکی شکسته و لرزان بود

6 نزدیک چار راه

7 یک دم ، چراغ سرخ به ما هر دو ایست داد

8 چشمم به آسمان ، غروب افتاد

9 خاکستری بر آب ، پریشان بود

10 شهر از پس غبار

11 بوم بزرگ و خالی نقاش

12 با رنگی از ملال زمستان بود

13 موج پیادگان

14 فوجی ز مورهای گریزان

15 با طعمه های ریز

16 به دندان

17 لاغر ، سیاه ، افتان ، خیزان بود

18 لغزنده طاس کوچک خورشید

19 در خاک نرم مغرب ، پنهان بود

20 ناگه ، بر این زمینه ی تاریک

21 یک قطره رنگ روشن لغزید

22 اندام سرخ پوش زنی چابک و جوان

23 قلب پیاده رو را چون نیزه ای شکافت

24 نزدیک شد به من

25 چون نور ، از ستوت نگاهم

26 عبور کرد

27 آنگه ، چراغ سبز به راننده راه داد

28 من ، در میان عابر و راننده

29 چون وقفه در میان علامات سرخ و سبز

30 حیران نشسته بودم

31 آیینه ، حیرتم را در خود پناه داد

32 (اشعار نادر نادرپور)

33 آی تبار مردمی من

34 از نسل آهوان گرسنه ست ؟

35 نسلی که اندرون تهیاز طعام را

36 با چشم سیر پاسخ می گوید

37 وین وصلت گرسنگی و سیری

38 در دیده ی

39 گرسنه دلان ، آهوست

40 در چشم سیر آهو ، زیبایی

41 (اشعار نادر نادرپور)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر