دريا تمام از یدالله رؤیایی اشعار پراکنده 48

یدالله رؤیایی

آثار یدالله رؤیایی

یدالله رؤیایی

دريا تمام وزشهاست .

1 دريا تمام وزشهاست .

2 دريا تمام صداهاست .

3 گر با تمام صداها،

4 و با تمام وزشها،

5 دريا تمام مرا ميبرد !

6 اي نالههاي عظيم،

7 اي آشيانهي هذيان،

8 دريا،

9 تمام !

10 …….

11 با موجهاش، دريا

12 بر ثقل خويش غلطانده است

13 سنگيني شكفتهي گلها را .

14 با موجهاش، دريا

15 سنگيني شكفتهي گلهاست.

16 آه اي نسيم دريايي !

17 از موج ناشكفتهي دريابار،

18 يكبار،

19 در دورها مرا متولد كن !

20 سكوت دسته گلي بود

21 ميان حنجره ي من

22 ترانه ي ساحل ،

23 نسيم بوسه ي من بود و پلك باز تو بود .

24 بر آبها پرنده ي باد،

25 ميان لانه ي صدها صدا پريشان بود.

26 بر آبها،

27 پرنده، بي طاقت بود .

28 صداي تندر خيس ،

29 و نور، نورتر آذرخش،

30 در آب، آينه اي ساخت

31 كه قاب روشني از شعله هاي دريا داشت.

32 نسيم بوسه و

33 پلك تو و

34 پرنده ي باد،

35 شدند آتش و دود

36 ميان حنجره ي من،

37 سكوت دسته گلي بود.

38 (اشعار یدالله رؤیایی)

39 بيست و چهار منزل روشن،

40 اندام نور را،

41 در خون زرد لحظه، گذر دادهاند.

42 روز آمده است !

43 انگار هوش آدميان

44 در جسم سرد آب نشسته است.

45 آنك كرانه !

46 اسبي سپيد ميگذرد…

47 (اشعار یدالله رؤیایی)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر