-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در کنار تو
2 در کوچه
3 چهار فصل سال ناگهان گل دادند!
4 نرگسى در چشمان تو
5 گل سرخى بر لبان تو
6 شقایق بر گیسوان تو
7 اقاقیایى در دستان تو
8 و من در پیشگاه تو سکوت کردم ….
9 “احمدرضا احمدی”
10 چه رنجی است
11 خوابیدن زیر آسمانی
12 که نه ابر دارد نه باران
13 از هراس از کلمات
14 هر شب خوابهای
15 آشفته میبینیم
16 به این جهان آمدهایم
17 که تماشا کنیم
18 صندلی های فرسوده و رنگ باخته
19 سهم ما شد
20 انتخاب ما مرواریدهای رخشان
21 بود
22 یکی به ما بگوید
23 آیا ما قادریم
24 دریای آبی
25 و جعبهی مداد رنگیِ
26 هفترنگ را
27 به خانه ببریم
28 و خوشبختیِ
29 سرنگون در آسمان ابری را
30 صید کنیم
31 در انتظار جوابِ
32 شما هستیم
33 که در آفتاب بیخیال
34 قدم میزنید.
35 با لبخند
36 نشانی خانه ی تو را می خواستم
37 همسایه ها می گفتند سالها پیش
38 به دریا رفت
39 کسی دیگر از او
40 خبر نداد
41 به خانه ی تو
42 نزدیک می شوم
43 تو را صدا می کنم
44 در خانه را می زنم
45 باران می بارد
46 هنوز
47 باران می بارد
48 از سرما هم اگر نمیمردیم
49 از عشق میمردیم
50 این دستهای تو
51 پاسخ روز را خواهد داد
52 اگر گم شوند
53 همیشه در سایههای تابستان میمانم
54 بیآنکه نام کوچهی بنبست را بدانم
55 در انتهای کوچه یک کوه است
56 و چون قلب از حرکت بازماند
57 و چون شکوفه فولاد شود
58 و میوه نشود
59 من ندانسته
60 در یک صبحگاه تابستانی
61 راهام را بر گندمزار بهدوزخ به بهِشت
62 متوقف میکنم
63 به خانهی تو میآیم
64 موها را تازه شانه کردهای
65 از ایشان ساعت حرکت
66 قطار را پرسیدهای
67 هر کس تو را ببیند
68 گمان نمیکند
69 که قطار سهروز است
70 در برف مانده
71 پس ایستگاهها
72 در زمستان گم میشود
73 و هر کس ندانسته
74 مرگ را صدا میکند
75 پس دیدار کنیم
76 از لادنی که در گلدانِ شکسته
77 گُل داد
78 پس با پای پیاده
79 در این سنگلاخ بدویم
80 این اردیبهشت
81 این فروردین
82 حتی سراسر تابستان ما را تسلی نیست
83 پس چگونه
84 در این کوچههای بنبست
85 سرازیر شدیم
86 دیگر ما ماندهایم و تا پایان عمر
87 این پرسش
88 شاخهها در قدمهای ما
89 چه هستند
90 آغاز خلقت
91 آیا گل جوانه زده بود
92 در چشمان من
93 در گرمای مرداد ماه
94 در آفتاب
95 ساعتها گفتگو کردیم.
96 هنگام روز
97 کجا می روی
98 در خانه بمان
99 غمگینم
100 گیلاس ها بر درختان نشسته اند
101 پرنده از تنهایی
102 پر نمی زند
103 هراس دارد
104 من
105 همواره در روز
106 زخم قلبم را به تو
107 نشان می دهم
108 در خانه بمان
109 آوازها
110 از خانه دور است
111 یک ستاره
112 هنوز در آسمان
113 مانده است
114 شب می شود
115 گلهای سرخ
116 در شب
117 در باغچه دیده نمی شوند
118 در باغچه یادبود تو است
119 کنار این بوته های گل
120 سرخ
121 می خواستی بمیری
122 مردی
123 به تو بانگ زدیم
124 تو را صدا کردیم
125 تو مرده بودی
126 یار من
127 لحظه ای در بهشت
128 دوام آور
129 شب تمام می شود
130 کلید خانه را
131 گم کرده بودیم
132 در کوچه ماندیم
133 در کنار خانه
134 علف ها روییده بود
135 اما چه سود
136 سایه نداشتند
137 زاده شدم
138 که لباس نو بپوشم
139 جمعه ها تعطیل باشد
140 در تابستان
141 آب سرد بنوشم
142 عشق را باور کنم
143 کلمات مرا به ستوه نمی آورد
144 انگشتانم
145 در میان برگهای درختان
146 تسلیم روز می شوم
147 لباسها بر تنم
148 کهنه است
149 من
150 در تابستان آب گرم
151 می نوشم
152 هنوز تشنه ام