در آستان غروب از اخوان ثالث اشعار پراکنده 43

1 در آستان غروب

2 بر آبگون به خاکستری گراینده

3 هزار زورق سیر و سیاه می‌گذرد

4 نه آفتاب، نه ماه

5 بر آبدان سپید

6 هزار زورق آواز خوان سیر و سیاه

7 یکی ببین که چه سان رنگ‌ها بدل کردند

8 سپهر تیره ضمیر و ستارهٔ روشن

9 جزیره‌های بلورین به قیر گون دریا

10 به یک نظاره شدند

11 چو رقعه های سیه بر سپید پیراهن

12 هزار همره گشت و گذار یک‌روزه

13 هزار مخلب و منقار دست شسته ز کار

14 هزار همسفر و همصدای تنگ جبین

15 هزار ژاغر پر گند و لاشه و مردار

16 بر آبگون به خاکستری گراینده

17 در آن زمان که به روز

18 گذشته نام گذاریم، و بر شب آینده

19 در آن زمان که نه مهر است بر سپهر، نه ماه

20 در آن زمان،‌دیدم

21 بر آسمان سپید

22 ستارگان سیاه

23 ستارگان سیاه پرنده و پر گوی

24 در آسمان سپید تپنده و کوتاه