-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گاه می اندیشم
2 خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
3 آن زمان که خبر مرگ مرا
4 از کسی میشنوی
5 روی تو را کاشکی میدیدم.
6 شانه بالازدنت را،
7 -بی قید –
8 و تکان دادن دستت که،
9 – مهم نیست زیاد –
10 و تکان دادن سر را که
11 – عجیب! عاقبت مرد؟
12 -افسوس!
13 کاشکی میدیدم.
14 من با خود می گویم
15 چه کسی باور کرد
16 جنگل جان مرا
17 آتش عشق تو خاکستر کرد!؟
18 “حمید مصدق”
19 وای، باران؛
20 باران،
21 شیشه پنجره را باران شست .
22 از دل من اما،
23 چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
24 آسمان سربی رنگ،
25 من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .
26 می پرد مرغ نگاهم تا دور،
27 وای، باران،
28 باران،
29 پر مرغان نگاهم را شست .
30 خواب رویای فراموشیهاست !
31 خواب را دریابم،
32 که در آن دولت خواموشیهاست .
33 من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها می بینم،
34 و ندایی که به من میگوید :
35 گر چه شب تاریک است
36 دل قوی دار،
37 سحر نزدیک است.
38 دل من، در دل شب،
39 خواب پروانه شدن می بیند .
40 مهر در صبحدمان داس به دست
41 آسمانها آبی،
42 پر مرغان صداقت آبی ست
43 دیده در آینه صبح تو را می بیند .
44 از گریبان تو صبح صادق،
45 می گشاید پر و بال .
46 تو گل سرخ منی
47 تو گل یاسمنی
48 تو چنان شبنم پاک سحری؟
49 نه، از آن پاکتری .
50 تو بهاری؟
51 نه، بهاران از توست .
52 از تو می گیرد وام،
53 هر بهار اینهمه زیبایی را .
54 هوس باغ و بهارانم نیست
55 ای بهین باغ و بهارانم تو !
56 (اشعار حمید مصدق)