-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار با نفس گرم بادها آمد
2 زمین ، جوانی ازو جست و آسمان از او
3 گلوی خشک درخت
4 چنان فشرده شد از بغض دردناک بلوغ
5 که برگ ، سر بدر آورد چون
6 زبانی از او
7 بنفشه ، بوی سحرگاه خردسالی را
8 به کوچه های مه آلود بی چراغ آورد
9 نگاه نرگس همزاد خاکی خورشید
10 به راه خیره شد و صبح را به باغ آورد
11 طلای روز در آیینه های جوی چکید
12 چمن ز روشنی و آب ، تار و پود گرفت
13 شکوفه ها همه چون پیله ها شکافته شد
14 هوا لطافت ابریشم
15 کبود گرفت
16 ایا بهار ، الا ای مسیح تازه نفس
17 که مردگان نباتی را
18 به یمن معجزه ای ، رشک زندگان کردی
19 نهال لاغر بیمار را شفا دادی
20 رخت پیر زمینگیر را جوان کردی
21 ایا بهار ، الا ای بشیر تازه ی طور
22 ایا پیمبر فصل
23 تو ، ای که آتش نارنج را ز شاخه ی سبز
24 به یک نسیم ،
25 برافروزی و برویانی
26 سپس ، به حکم عصایی که سرسپرده ی تست
27 اف در دل امواج نیل شب فکنی
28 ه تا قبیله ی خورشید را بکوچانی
29 مرا به وادی سرسبز خردسالی بر
30 مرا به خامی آغاز زندگی بسپار
31 ایا بهار ، الا ای بشیر تازه ی طور
32 ایا بهار ، الا ای مسیح سبز بهار