ديدم براي از یدالله رؤیایی اشعار پراکنده 53

یدالله رؤیایی

آثار یدالله رؤیایی

یدالله رؤیایی

ديدم براي جامعه ي آبها

1 ديدم براي جامعه ي آبها

2 نظم بزرگ آزادي است

3 آزادي است و عرياني

4 يك لحظه از زمين عادت ،

5 يك لحظه از زمين عرف ،

6 از جامه ي عدالت و قانون

7 عريان شدم .

8 در آبهاي آزاد ،

9 عريان شدم .

10 در آبهاي عريان ،

11 نظم بزرگ آزادي است .

12 (اشعار یدالله رؤیایی)

13 دريا، رفيق كوچك من، دريا

14 دريانورد هامان را

15 از ما مگير !

16 تا صبح ارمغان تو آرم

17 بار دگر بسوي تو خواهم گشود بال .

18 اي آب شور ،

19 دريا !

20 اي پير ديرسال !

21 هرگز نميتوانمات از ياد برد ،

22 تا صبح روشن آورمت باز ارمغان

23 بار دگر پرنده ي من را به من رسان .

24 درياي كوچك، آه كجا ميبري، كجا ؟

25 رحمي، هنوز دختر كوچك

26 سالي نديده است و جوان است.

27 او آشنا چو كس به غم روزگار نيست .

28 رنگ سياه با تن او سازگار نيست .

29 هرگز تو را نميبرم از ياد .

30 تا صبح روشن آورمت باز ارمغان ،

31 بار دگر پرندهي من را به من رسان .

32 دريا، به من رسان !

33 (اشعار یدالله رؤیایی)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر