-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بفرمان دارای ایران که بودش بکف تیغ رستم، بسر تاج خسرو
2 کردم رسم، سلطان جمشید پایه؛ کریم اسم، خاقان خورشید پرتو
3 شه زند، کز نام او زنده ماند؛ جهان کو بداد و دهش کرد مملو
4 کنون بندد اندر میان رشته ی در کسی کو نبودش بکف خوشه جو
5 یکی مسجد آراست از لطف ایزد به شیراز کافگند بر نه فلک ضو
6 چه مسجد، که سودی، گر امروز بودی؛ بخاکش لب جم، رخ کی، سرزو
7 مگو هست زینگونه مسجد بگیتی وگر دیگری گویدت هست، مشنو
8 پی ضبط تاریخ آن سال فرخ فتادند دانشوران در تک و دو
9 رقم کرد کلک گهر سلک آذر: «بشیراز وا شد در کعبهٔ نو»