شکر آذر، که شب هشتم ماه از آذر بیگدلی قطعه‌ 17

آذر بیگدلی

آثار آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار

1 شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار دو شکفته گلم، از گلبن آمال دمید

2 شب عیدم، دو فرشته بلب بام نشست؛ هر یکی را دم روح القدس از بال دمید

3 یعنی از لطف الهی بسرم سایه فگند دو سهی سرو، که از روضه ی اقبال دمید

4 شمع دو ماه نوم، نیمه ی آن شب افروخت نور دو صبح خوشم، اول آن سال دمید

5 هر دو گوهر، ز یکی درجم، ناگاه نمود هر دو اختر، ز یکی برجم ؛ فی الحال دمید

6 نام این ابراهیم آمد و آن اسماعیل چون برایشان دم فیض نبی و آل دمید

7 سیم اختر، بسر آن، پر جبریل فشاند؛ نکهت گل، برخ این، دم میکال دمید!

8 خواند خور، بر رخشان اول روز آیه ی نور و ان یکاد آخر شب، ماه ز دنبال دمید

9 کیشان، تخت بشایستگی بخت نهاد؛ کیشان، تخت بشایستگی بخت نهاد؛

10 نروم یا رب ازین باغ، که بینم خطشان چون ز گل سبزه بآرایش تمثال دمید

11 چون بشیرم خبر از مقدمشان داد و دلم حرزشان از دم جان پرور ابدال دمید

12 خامه برداشتم و نامه، نوشتم تاریخ «دو مه نو شبی ازمشرق اجلال دمید»

عکس نوشته
کامنت
comment