-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این شعرها که بوی سکوت می دهند
2 از غیبت لب های توست
3 کلمات
4 مثل زنجره های خشکیده ی تابستانی
5 از معنا خالی شدند
6 و در انتظار مورچه هایند
7 توشه بار زمستانی شان را
8 در حفره ی تاریک خالی کنند-
9 اندوهی که سرازیر می شود
10 در سینه ی خاموش من.
11 محمد شمس لنگرودی
12 88/02/06
13 برگرفته از کتاب: حکایت دریاست زندگی (گزینه اشعار) / نشر نیماژ
14 دلتنگی
15 خوشه ی انگور سیاه است
16 لگد کوبش کن
17 لگد کوبش کن
18 بگذار سر بسته بماند
19 مستت می کند
20 این اندوه.
21 شمس لنگرودی
22 امشب
23 دریاها سیاه اند
24 باد زمزمه گر
25 سیاه است
26 پرنده و گیلاس ها
27 سیاه اند
28 دل من روشن است
29 تو خواهی آمد.
30 شمس لنگرودی
31 دوستت دارم
32 و پنهان کردن آسمان
33 پشت میله های قفس
34 آسان نیست .
35 آن چه که پنهان می ماند خون است
36 خون است و عسل
37 که به نیش زنبوری
38 آشکار می شود .
39 دوستت دارم
40 و نقشه ایی از بهشت را می بینم
41 دورادور
42 با دو نهر از عسل
43 که کشان کشان
44 خود را به خانه من می رسانند .
45 شمس لنگرودی
46 بی آن که بوی تو را بشنوم
47 ریشه های سیاهم
48 در تاریکی بیدار می شوند
49 فریاد می زنند: بهار، بهار-
50 شاخه های درختم من
51 به آمدنت معتادم.
52 شمس لنگرودی