صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

صاف کن ای سنگدل با دردمندان از صائب تبریزی غزل 232

غزل 232 ام از 9863 غزلیات

صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را

1 صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را می کند دربسته آهی خانه آیینه را

2 درد و داغ عشق را در دل نهفتن مشکل است این سپند شوخ، مجمر می کند گنجینه را

3 عمر باقی مانده را نتوان به غفلت صرف کرد ساقیا پیش آر آن ته شیشه دوشینه را

4 زنگ از آیینه تاریک صیقل می برد مگذران بی باده روشن شب آدینه را

5 هیچ سیل خانه پردازی چو گرد کینه نیست در درون خانه باشد خصم، صاحب کینه را

6 گل ز شبنم در دل شبها نمی باشد جدا خودپرستان در بغل گیرند شب آیینه را

7 از نمد، آیینه صائب در حصار آهن است صوفیان دانند قدر خرقه پشمینه را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را

شاعر شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را چه کسی است ؟

شاعر شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را صائب تبریزی می باشد.

شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را چیست ؟

قالب شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را غزل است

مضمون اصلی شعر صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر