صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

تر به اشک تلخ می سازم دماغ از صائب تبریزی غزل 84

غزل 84 ام از 9863 غزلیات

تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را

1 تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را زنده می دارم به خون دل چراغ خویش را

2 از سیاهی شد جهان بر چشم داغ من سیاه چند دارم در ته دامن چراغ خویش را؟

3 سازگاری نیست با مرهم ز بی دردی مرا می کنم پنهان ز چشم شور، داغ خویش را

4 کاروان بی خودی را نامه و پیغام نیست از که گیرم، حیرتی دارم، سراغ خویش را

5 خاطر مجروح بلبل را رعایت می کنم این که می دزدم ز بوی گل دماغ خویش را

6 با تهیدستی، ز فیض سیر چشمی چون حباب خالی از دریا برون آرم ایاغ خویش را

7 گر چه از مستی چو بلبل خویش را گم کرده اند می شناسم نکهت گلهای باغ خویش را

8 گر چه یک دل گرم از گفتار من صائب نشد همچنان در فکر می سوزم دماغ خویش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را

شاعر شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را چه کسی است ؟

شاعر شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را صائب تبریزی می باشد.

شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را چیست ؟

قالب شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را غزل است

مضمون اصلی شعر تر به اشک تلخ می سازم دماغ خویش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر